
یک خاطره از دوران نوجوانی از دواگلی

در دوران نوجوانی،در ایام زمستان که برف ❄️ شدیدی در اردبیل می بارید و اگر کسی خودرویی داشت تا پایان زمستان دیگه نمی توانست اونو از کوچه های بسته شده با برف خارج کند مگر اینکه شهرداری کوچه ها رو برف روبی کند که البته نمی کرد و الان هم نمی کنه ،به خاطر تردد به مدرسه با پای پیاده ،انگشتان پای من ، شاید به خاطر سرمازدگی ،دچار خارش شدید و غیر قابل تحملی می شد بطوریکه حتی ساعتها انگشتان پاهام رو، روی پرزهای فرش می کشیدم تا از خارش بیفتد و موفق نمی شدم و حتی بعضی وقتها انقدر این خارش شدید بود که با تیغ ریش تراشی ،می افتادم به جون انگشتان پام و اونا رو با تیغ خراش می دادم تا خون جاری می شد و اندکی حس آرامش بهم دست می داد.
یادمه برای درمان برادر بزرگم ، از داروخانه پرمنگات و یا مرکورکروم ( همان دواگلی) می گرفت (متاسفانه دقیق یادم نیست کدومش بود) و والده اونو با آب گرم در یک تشت می ریخت و پاهامو در اون قرار می دادم.این باعث کاهش خارش در پاهام می شد.
الان که داشتم این مطلب رو می نوشتم ،کنجکاو شدم و راجع بهشون تحقیق کردم ،دیدم این دو دارو که الان تقریبا از رده خارج شده اند خاصیت ضد میکروبی و ضد قارچی داشته اند و چون احتمالا به دلیل مرطوب بودن همیشگی کفشها در اون دوران،احتمال وجود فضای قارچ داخل کفش زیاد بوده،انگشتان پام دچار قارچ شده و این داروها اونارو از بین می بردند.
# دواگلی
#اردبیل
#عفونت های قارچی
#شکیبا