بوزیدان در طب سنتی و مدرن (بخش اول)

Eslam Shakiba Eslam Shakiba Eslam Shakiba · 1404/2/25 14:31 · خواندن 5 دقیقه

مقاله: رمزگشایی از بوزیدان در طب سنتی و همبسته‌های نوین آن (بخش اول: معرفی بوزیدان و ابهامات هویت)

نویسنده: اسلام شکیبا

چکیده

بوزیدان، اصطلاحی برجسته در متون طب سنتی، به واسطه خواص مقوی و مُقَوی باه قدرتمندش شناخته می‌شود، با این حال هویت گیاه‌شناسی دقیق آن در ادبیات سنتی مبهم باقی مانده است. این مقاله با ترکیب اطلاعات مجموعه‌ای از توصیفات سنتی و پژوهش‌های علمی معاصر، بر روی دو گیاه که اغلب به عنوان همبسته‌های احتمالی یا مترادف‌های بوزیدان در نظر گرفته می‌شوند – آشواگاندا (Withania somnifera) و ثعلب (مشتق از غده‌های ریشه‌ای ارکیده‌ها، با تمرکز ویژه بر Dactylorhiza hatagirea بر اساس پژوهش‌های ارائه شده) – تمرکز دارد. متون سنتی خواصی چون تقویت قوای جنسی، افزایش منی، تقویت بنیه فیزیکی، مقوی مغز، نشاط‌آوری، نفع مفاصل و رفع خستگی را به بوزیدان نسبت می‌دهند و آن را گاهی "چوب هندی" توصیف یا مترادف با ثعلب قلمداد کرده‌اند [2, 3]. پژوهش‌های نوین بر روی آشواگاندا شواهد قابل توجهی برای خواص آداپتوژنیک، ضد اضطراب، جنسی/تولید مثلی، بهبود عملکرد فیزیکی و شناختی آن ارائه می‌دهد که عمدتاً به ویتانولیدها، آلکالوئیدها و ساپونین‌ها مرتبط است [4، 5، 6]. مطالعات از انواع عصاره ریشه و پودر استفاده کرده‌اند، گرچه جزئیات روش‌های استخراج به‌طور کامل در خلاصه‌ها گزارش نشده است [4، 5، 6، 7، 8]. ثعلب، به‌ویژه از گونه D. hatagirea، از نظر ساختار ریشه‌ای غده‌ای با توصیفات سنتی همخوانی قوی دارد و در ادبیات قوم‌گیاه‌شناسی برای کاربردهای همپوشان، شامل سلامت جنسی/تولید مثلی و مقوی اعصاب، به‌طور گسترده مستند شده که به ترکیباتی چون گلوکومانان، داکتیلورین‌ها و سایر متابولیت‌های ثانویه نسبت داده می‌شود [9، 10، 11، 12، 13، 14، 17، 18]. در حالی که شواهد بالینی قطعی برای اثربخشی ثعلب توسط برخی منابع محدود ارزیابی می‌شود، مرورها و مطالعات نوین دیگر از ادامه بررسی‌های فارماکولوژیکی (اغلب پیش‌بالینی یا حیوانی) بر روی این کاربردهای سنتی، شامل اثر بر تستوسترون، گزارش می‌دهند [10، 12، 13، 14]. نکته حائز اهمیت، مواجهه گونه D. hatagirea با چالش‌های جدی حفاظتی به دلیل برداشت ناپایدار ناشی از تقاضا برای همین خواص دارویی سنتی است [10، 12، 13، 14، 15، 16]. این تحلیل همبسته‌های محتمل را برای هر دو گیاه برجسته می‌سازد که نمایانگر جنبه‌های مختلفی از شواهد موجود هستند – آشواگاندا همخوانی قوی‌تری با یافته‌های بالینی نوین برای خواص کلیدی و منشاء هندی دارد، در حالی که ثعلب همخوانی بیشتری با فرم فیزیکی، مترادف‌های سنتی، ریشه‌های عمیق قوم‌گیاه‌شناسی برای کاربردهای خاص و بحران جدی حفاظتی معاصر دارد.

کلمات کلیدی: بوزیدان، طب سنتی، قوم‌گیاه‌شناسی، آشواگاندا، Withania somnifera، ثعلب، Dactylorhiza hatagirea، Orchidaceae، گیاهان دارویی، خواص فارماکولوژیکی، حفاظت، هویت، متون تاریخی.


۱. مقدمه

متون طب سنتی مخازنی ارزشمند از دانش مربوط به کاربردهای درمانی گیاهان و مواد طبیعی محسوب می‌شوند. با این حال، شناسایی دقیق گیاه‌شناسی اصطلاحات به کار رفته در این دائرةالمعارف‌های دارویی کهن، اغلب چالشی قابل توجه برای پژوهشگران معاصر ایجاد می‌کند [1]. ابهامات در واژه‌شناسی، تنوعات منطقه‌ای، تغییرات در طبقه‌بندی گیاهان در طول زمان و توصیفات فیزیکی مبهم، می‌توانند ارتباط میان درمان‌های تاریخی و گونه‌های گیاهی امروزی را پنهن سازند [1].

یکی از این اصطلاحات جالب توجه است که در متون پزشکی سنتی تأثیرگذار یافت می‌شود و با طیفی از خواص درمانی قدرتمند و بسیار ارزشمند شناخته می‌شود، با این حال جایگاهی برجسته، اما معمایی، در ماده دارویی تاریخی دارد [2, 3]. ابهام پیرامون منشاء گیاه‌شناسی دقیق آن، منجر به بررسی گیاهان کاندیدای احتمالی شده است که با ویژگی‌ها و اثرات توصیف شده آن همخوانی دارند [1].

این مقاله با هدف ترکیب اطلاعات ارائه شده در مجموعه‌ای از توصیفات سنتی بوزیدان و پژوهش‌های علمی معاصر بر روی دو گیاه که اغلب در ارتباط با این اصطلاح تاریخی مورد بحث قرار می‌گیرند – آشواگاندا (Withania somnifera) و ثعلب – تنظیم شده است. تمرکز ویژه‌ای بر پژوهش‌های انجام شده بر روی Dactylorhiza hatagirea، به عنوان گونه‌ای کلیدی که در تهیه ثعلب نقش دارد، مطابق با ادبیات ارائه شده، مبذول گشته است. با یکپارچه‌سازی بینش‌های حاصل از متون سنتی، گزارش‌های قوم‌گیاه‌شناسی، فیتوشیمی، فارماکولوژی، ارزیابی‌های ایمنی، مطالعات ژنتیک و حفاظت که در این متون ارائه شده‌اند، این کار در پی روشن ساختن هویت‌های محتمل بوزیدان و برجسته کردن درک علمی کنونی از خواص این گیاهان کاندیدا است.

۲. بوزیدان در متون طب سنتی

ارجاعات به بوزیدان در متون مهم طب سنتی، به ویژه در سنت‌های پزشکی کلاسیک عربی و فارسی، یافت می‌شود [2, 3]. این منابع طیفی سازگار از خواص درمانی ارزشمند را به این ماده نسبت می‌دهند:

  • سلامت جنسی و تولید مثل: به عنوان یک مُقَوی باه (Aphrodisiac) قدرتمند، مؤثر در افزایش حجم و کیفیت منی (مغزر للنطفة) و مفید برای درمان انواع کمبودهای جنسی توصیف شده است [2, 3].
  • تونیک عمومی و تقویت‌کننده: یک تونیک قدرتمند برای کل بدن محسوب می‌شود که به قدرت و نیروی فیزیکی (مشدد للبضعة)، رفع خستگی و ضعف (نفع برای خستگی)، و تقویت بنیه کلی (مقوي بنیه) کمک می‌کند [2, 3].
  • اثرات عصبی و ذهنی: به عنوان مقوی مغز (مقوي دماغ) ارزشمند است و دارای خواص نشاط‌آور (مفرح) است که نشان‌دهنده تأثیر بر عملکرد شناختی و خلق‌وخو است [2, 3].
  • خواص دیگر: همچنین به عنوان مفید برای بیماری‌های مفصلی (نفع للمفاصل) و مؤثر در دفع بلغم و رطوبات سرد (دفع بلغم و رطوبات) ذکر شده است [2, 3]. مزاج بوزیدان در طب سنتی به‌طور مداوم گرم و خشک توصیف شده است [2].

توصیف فیزیکی و ابهام هویت:

متون سنتی توصیفات فیزیکی نیز از بوزیدان ارائه می‌دهند، که مهمترین آن‌ها اشاره به آن به عنوان "چوبی هندی" است [2]. این توصیف نشان‌دهنده ریشه یا ریزوم چوبی با منشاء هندی است.

با این حال، ابهامی قابل توجه در ادبیات سنتی در مورد هویت گیاه‌شناسی دقیق بوزیدان وجود دارد [1, 2, 3]. برخی منابع به‌طور صریح بوزیدان را مترادف با ثعلب (Salep)، خصی الثعلب (Khusy al-Tha'lab) یا ساطوریون (Satyrium) دانسته‌اند و این اصطلاحات را مترادف برای یک ماده واحد پیشنهاد می‌کنند [2]. در مقابل، متون تأثیرگذار دیگر بوزیدان و ثعلب را به عنوان نهادهای جداگانه در ماده دارویی خود لیست کرده، آن‌ها را به‌طور متمایز توصیف نموده و گاهی خواص مشابهی، اما نه کاملاً یکسان، به هر یک نسبت داده‌اند [2, 3].

این اطلاعات متناقض از متون سنتی، شناسایی قطعی بوزیدان را صرفاً بر اساس این متون دشوار می‌سازد. این امر نشان می‌دهد که یا "بوزیدان" به گیاه خاصی اشاره داشته که هویتش با گذشت زمان به دلیل کاربردهای همپوشان یا تنوعات منطقه‌ای با گیاهان دیگر اشتباه گرفته شده است، یا این اصطلاح به طور کلی به بیش از یک گیاه اطلاق می‌شده که به نظر می‌رسیده اثرات مقوی و مُقَوی باه مشابهی دارند. توصیف فیزیکی ("چوب هندی") و خواص نسبت داده شده، به‌ویژه اثرات قدرتمند بر عملکرد جنسی و حیاتی بودن عمومی، به عنوان معیارهای کلیدی برای بررسی کاندیداهای احتمالی در پژوهش‌های نوین عمل می‌کنند.

در بخش دوم این مجموعه مقاله، به بررسی اولین کاندیدای محتمل، آشواگاندا، از منظر فیتوشیمی و خواص فارماکولوژیکی خواهیم پرداخت.