ذیابیطس در گستره طب سنتی ایرانی

Eslam Shakiba Eslam Shakiba Eslam Shakiba · 1404/2/12 13:12 · خواندن 8 دقیقه

تعریف ذیابیطس

ذیابیطس بیماری‌ای است که مشخصه اصلی آن عطش مفرط و دائم است [1, 2, 3, 4, 5, 6, 12, 14, 15]. بیمار با وجود نوشیدن آب فراوان، سیرابی معمول حالت سلامت را به دست نمی‌آورد [1, 2, 3, 4, 5, 6, 12, 14, 15]. ویژگی بارز دیگر بیماری، پرادراری شدید و سریع است؛ آب نوشیده شده در زمان اندکی، غالباً بدون تغییر محسوس در رنگ یا قوام، از راه ادرار دفع می‌گردد به‌گونه‌ای که تفاوت چندانی با آب خالص ندارد [1, 2, 3, 4, 5, 6, 9, 12, 14, 15]. اغلب متون بر ارادی بودن خروج ادرار در ذیابیطس تأکید دارند و آن را ملاک تمایز بیماری از سلس البول (بی‌اختیاری ادرار) می‌دانند [5, 12, 14]. با این حال، بحث‌هایی در این زمینه وجود دارد؛ برخی ذیابیطس را سلس البول نیز نامیده‌اند [8, 12]، در حالی که برخی دیگر این اطلاق را به دلیل تفاوت در ارادی/بی‌ارادی بودن رد کرده‌اند [5, 8, 12, 15]. حکیم ارزانی در فصول الأعراض با دیدگاهی تفصیلی‌تر بیان می‌کند که اطلاق سلس البول ممکن است بر اساس اصطلاح مشترک یا اشاره به مراحل پیشرفته بیماری باشد [12]. رازی در الحاوی نیز در بحث کثرت البول، ذیابیطس را نوعی پرادراری می‌داند که با عطش شدید و دفع سریع مشخص می‌شود، و آن را از پرادراری بدون عطش یا سلس البول (بی‌ارادی) متمایز می‌کند [15].

نام‌ها و مترادف‌ها

بیماری ذیابیطس در منابع طب سنتی با نام‌های متعددی شناخته می‌شود: ذیابیطس/دیاباطیش/ديباطيش [3, 4, 8, 12, 14, 13, 15] (به معنای دولاب [3, 4, 8, 12, 14, 13, 15])، دولابیه/دولابی [4, 5, 12, 12, 14, 13] (گونه نوشتاری ذولابیه [12])، برکاریه/پرگاریه [3, 4, 5, 12, 12, 14, 13] (به تشبیه پرگار)، دواریه [5, 12, 12, 14, 13]، زلق الکلیه [3, 4, 5, 12, 14, 13, 15] (سرعت عبور از کلیه)، استسقاء تمس/انمس [3, 12, 14, 13] (استسقاء مثانه)، معطشه [12, 14] (ایجاد کننده تشنگی)، بول شیرین [9, 14]، شهديه پرميو [11, 14] (نام هندی بول شیرین)، و عضیوط [15] (بول رجیعه بلا اراده).

اسباب و انواع ذیابیطس

اطباء سنتی ذیابیطس را اساساً به دو نوع اصلی تقسیم می‌کنند: ذیابیطس حار (گرم) (شایع و ناشی از غلبه حرارت، به‌ویژه در کلیه [2, 3, 4, 7, 10, 12, 13, 14, 15]) و ذیابیطس بارد (سرد) (نادرتر و ناشی از غلبه سردی بر کلیه یا کل بدن [2, 3, 4, 10, 12, 13, 14, 15]).

  • سبب غالب (نوع گرم): سوء مزاج گرم مفرط یا حرارت ناريه در کلیه مهم‌ترین سبب است [2, 3, 4, 7, 10, 12, 13, 14, 15]. مکانیسم آن شدت گرفتن قوه جاذبه کلیه در اثر گرمی و ضعف قوه ماسکه آن است که منجر به جذب بیش از حد مایع و دفع سریع آن می‌شود [2, 3, 4, 10, 12, 13, 14, 15]. رازی علت را اساساً مزاج حار ناری کلیه می‌داند [15]. شدت جاذبه از قوت حرارت غیر طبیعی نیز ذکر شده [14].
  • اسباب دیگر و نادر: سردی (در کلیه، بدن، جگر) [2, 3, 4, 10, 12, 13, 14, 15] که باعث ضعف قوه ماسکه می‌شود [12, 14, 13]. ضعف کلیه (عام، تهلهل جرم، ضعف ماسکه) [2, 3, 4, 14]. اتساع دهانه‌های عروق مجاری ادرار [14]. سوء مزاج سرد مادی [8]. کثرت ادرار و عرق که منجر به گرمی و خشکی شود [8]. علل سلس البول (استرخاء عضلات، جابه‌جایی مهره، گرمی مثانه، فشار اعضا، تنگی مجاری، مدرات، خلع مثانه) در صورت همپوشانی یا انتقال [12, 14, 15]. حدة ادرار یا قروح مثانه [12, 15]. فشار رحم بر مثانه [15].

علائم بالینی

  • علائم اصلی: عطش شدید دائم، پرادراری سریع و زیاد، ادرار رقیق، سفید، آبکی، کم‌تغییر، غالباً بدون سوزش [1-6, 9, 12, 14, 15]. ارادی بودن ادرار [5, 12, 14].
  • علائم مرتبط با نوع گرم: امارات حرارت مزاج (نبض سریع، گرمی کلیه)، گاهی چربی روی ادرار [10, 12, 14].
  • علائم مرتبط با نوع سرد: عدم آثار حرارت (جز تشنگی)، تشنگی کمتر از نوع گرم، سپیدی ادرار بدون سوزش، سردی کلیه، ضعف باه، ضعف پشت [7, 10, 12, 13].
  • علائم در ذیابیطس مزمن: شیرینی ادرار (بول شیرین) که باعث هجوم مگس و مورچه می‌شود [9, 11, 14, 15]. ضعف جگر و نحافت بدن [12, 13, 14, 15].

پیامدها و پیش‌آگهی

ذیابیطس مزمن بیماری خطرناکی است [12, 13, 14]: مورث ضعف جگر و نحافت بدن است [12, 13, 14, 15]؛ گاهی منجر به دق می‌شود [12, 13, 14]؛ و در کهول (افراد مسن) امید بهبودی کم است [12, 13]. رازی درمان را دشوار می‌داند [15].

تشخیص و افتراق

تشخیص بر پایه علائم اصلی و همراه صورت می‌گیرد [12, 14]. افتراق ادرار سفید ذیابیطس از سایر علل ادرار سفید (سردی کبد یا سوء مزاج سرد) بر اساس علائم همراه (مانند گرمی کلیه و عطش شدید در ذیابیطس) است [7, 8, 14]. معاینه ادرار (یوروسکوپی) و مشاهده جذب حشرات در نوع مزمن مهم است [9, 14, 15]. تشخیص اسباب بر اساس علائم دال بر حرارت یا برودت اعضا است [14]. افتراق انواع پرادراری بر پایه ارادی/بی‌ارادی بودن، عطش و حرقة نیز مطرح است [15].

درمان ذیابیطس

درمان بر پایه اصلاح مزاج، تقویت اعضای ضعیف شده و کنترل دفع مایعات است [14]. در نوع گرم، تبريد و قابضیت و در نوع سرد، تسخین و تقویت اصول درمان هستند [14]. رازی مداوات ذیابیطس را با مبردات و کافور می‌داند [15].

  • علاج ذیابیطس حار (گرم): هدف خاموش کردن حرارت کلیه و مقابله با دفع زیاد است.
    • اصول کلی: تبريد، ترطيب، قابضیت، تقویت، استفاده از داروهای غیر مُدِرّ یا مُدِرهای تقویت‌کننده. جذب ماده به سمت پوست برای تعریق [14, 15].
    • داروهای خوراکی:
      • قرص‌ها: قرص طباشیر، کافور، ذیابیطس، گلنار [9, 11] با ترکیبات مبرد، قابض و مقوی (طباشیر، تخم‌های سرد، گل‌ها، صمغ‌ها، صندل، کافور، مواد معدنی) [9, 15]. مصرف با مایعات مبرد و قابض [9].
      • سفوف‌ها: فرمولاسیون‌های متعدد برای دفع، تقویت، و نوع مزمن [11] با ترکیبات متنوع (گیاهی، معدنی، حیوانی) [11, 15].
      • جوارش و خمیره: جوارش آمله (برای حرارت گرده و ذیابیطس + علائم همراه) [9, 11]. خمیره ابریشم (برای قلب گرم، گرمی کلیه و ذیابیطس) [9, 11]. خمیره صندل ترش [14].
      • مایعات و اشربه: آب میوه‌ها و سبزیجات مبرد (کدو، خیار، انار ترش، آلو بخارا)، لعاب‌ها، آب جو، شربت‌های مبرد و قابض، دوغ ترش غلیظ [9, 10, 11, 14, 15]. آب مقطر از دوغ. شیر. افشره‌ها [14].
    • درمان‌های موضعی: ضماد صندل (با ترکیبات مبرد و قابض) بر گرده [10, 9, 11, 14, 15]. ضمادات و روغن‌های مبرد دیگر [14, 15].
    • درمان‌های فیزیکی: قیء مکرر با آب سرد [9, 11, 14, 15]. غوطه زدن در آب سرد [9, 11, 14, 15]. آبزن مبرد [14]. خوابیدن بر بستری از گیاهان مبرد [14]. حجامت بر پشت [14, 15].
    • حقنه: با عصارات و روغن‌های مبرد و قابض [14, 15].
    • رژیم غذایی: اغذیه بارده و قابضه (آش جو، قليه کدو، گوشت کم‌چرب، میوه‌ها و سبزیجات مبرد). پرهیز از حاره، مُدِرّ، شور، تند [14, 15].
  • علاج ذیابیطس بارد (سرد): هدف گرم کردن و تقویت است.
    • اصول کلی: تسخین، تقویت. پرهیز از مسهل قوی [14].
    • داروهای خوراکی: مثرودیطوس و معجون‌های گرم (ماسک البول حار، فلاسفه، زرغونی) [10, 7, 14, 15]. داروهای گرم و مقوی (کندر، مصطکی، سعد، خولنجان، سلاجیت) [10, 9, 14, 15]. سفوف‌ها و معجون‌های گرم مقوی کلیه و مثانه [11]. یاقوتی [14]. ماء اللحم [14].
    • درمان‌های موضعی: روغن‌های مقوی و گرم بر پشت و کلیه [10, 14, 15]. ضمادات گرم [15].
    • تدابیر دیگر: نشستن در آب چشمه گوگرد [10, 14]. تعریق [14].
  • علاج ذیابیطس مزمن (با علامت بول شیرین): سفوف گلو خشک با شکر تر (بسیار مجرب) [9, 11]. سفوف‌ها و قرص‌های ترکیبی خاص با مواد معدنی فرآوری شده، مروارید و... [11, 14]. مصرف با مایعات مبرد [11, 14].
  • علاج سایر عوارض ادراری مرتبط: شامل سلس البول و تقطیر البول (با علل و درمان‌های متفاوت بر اساس گرمی یا سردی) [9, 12, 14, 15]، بول در فراش [9, 14, 15]، و عضیوط [15].
  • دیدگاه اطباء مختلف و نسخه‌های مجرب: متون شامل نقل قول‌ها و نسخه‌های منتسب به اطباء مشهور (ابن سینا، رازی، جرجانی، ایلاقی، و دیگران) و نسخه‌های «مجرب» یا «ممتحن» هستند [9, 11, 12, 14, 15]. الحاوی با جمع‌آوری این اقوال، غنای دانش در این زمینه را نشان می‌دهد [15].

نتیجه‌گیری

ذیابیطس در طب سنتی ایرانی، با تعریف دقیق، اسباب مشخص (غالباً گرمی کلیه) و پیامدهای جدی، به خوبی شناخته شده است. رویکرد درمانی جامع و متناسب با مزاج بیماری، شامل طیف وسیعی از داروها و تدابیر است. این متون عمق دانش بالینی، پیچیدگی داروسازی و بحث‌های علمی میان اطباء را بازتاب می‌دهند.

منابع:

  1. المختارات فی الطب، سید زین العابدین بن محمد حسینى علوی، ص ۶۴.
  2. شرح الأسباب و العلامات، نفیس بن عوض کرمانى، ص ۳۲۱.
  3. الأغراض الطبية و المباحث العلائیة، اسماعیل بن حسین جرجانی، ج ۲، ص ۶۰۹.
  4. خلاصة التجارب، بهاءالدولة رازی، ص ۲۰۷.
  5. بحر الجواهر (معجم الطب الطبیعی)، محمد یوسف هروی، ص ۷۱، ۱۷۱، ۱۷۸، ۱۹۷.
  6. طب یوسفی (جامع الفوائد)، یوسف بن محمد هروی، ص ۹۳.
  7. مفرح القلوب (شرح قانونچه)، محمد ارزانی، ص ۲۵۷.
  8. خلاصة الحكمة، محمد حسین خان عقیلی علوی خراسانی شیرازی، ج ۱، ص ۶۸۰، ج ۲، ص ۴۹۷، ج ۳، ص ۵۳.
  9. مخازن التعلیم، محمد حسین خان عقیلی علوی خراسانی شیرازی، ص ۲۱۱، ۲۱۵، ۲۸۷، ۲۹۶، ۲۹۷، ۲۹۸.
  10. طب اکبری، محمد اکبر شاه ارزانی، ج ۱، ص ۶۳۴، ج ۲، ص ۸۲۷، ج ۲، ص ۸۲۸، ج ۲، ص ۸۴۱.
  11. قرابادین اعظم، محمد حسین خان عقیلی علوی خراسانی شیرازی، ص ۲۵، ۶۷، ۱۰۷، ۱۹۶، ۱۹۷، ۴۴۸.
  12. فصول الأعراض (شرح کتاب حدود الأمراض حکیم ارزانی)، محمد ارزانی، ص ۴۹، ۱۵۹، ۱۷۰، ۱۷۲، ۲۰۰.
  13. خزائن الملوك، محمد حسین خان عقیلی علوی خراسانی شیرازی، ج ۱، ص ۱۲۲، ج ۱، ص ۱۹۱، ج ۲، ص ۱۲۹.
  14. اکسیر اعظم، محمد اعظم خان چشتی، ج ۳، ص ۴۴۷، ج ۳، ص ۴۴۸، ج ۳، ص ۴۴۹، ج ۳، ص ۴۵۰، ج ۳، ص ۴۵۱، ج ۳، ص ۴۵۲، ج ۳، ص ۴۵۳، ج ۳، ص ۴۵۴، ج ۳، ص ۵۱۸، ج ۳، ص ۵۲۱.
  15. الحاوی فی الطب، محمد بن زکریا رازی، ج ۱۰، ص ۳۳۲-۳۴۳.